رابطه دانش و رفتار سیاسی به دو گونه قابل طرح است یکی از بعد سطح فرهنگ سیاسی و دانش اولیه فرد از مفاهیم اساسی زندگی سیاسی و دیگری از بعد تاثیری که نوع نگرش سیاسی و برداشت های متفاوت از مفاهیم سیاسی بر رفتار فرد می گذارد این مقاله بر هر دو بعد نظر دارد و می خواهد بداند میزان دانش افراد از مفاهیم سیاسی تا چه حد بوده و آیا رفتار عقلایی افراد را به دنبال می آورد یا نه و آیا رویکرد آنها به مفاهیم سیاسی به چه نوع رفتار سیاسی منجر می شود نتجیه حاصله این است که هنوز میزان آگاهی افراد به حد مطلوب نرسیده است در ضمن آن دسته ای افراد که سیاست را مترادف قدرت می دانند به نوعی تمکین و اطاعت از قدرت حاکم روی می آورند و کسانی که سیاست را از نوع مدیریت می دانندآمادگی بیشتری برای عصیان علیه قدرت حاکم دارند