در تبیین علل و عوامل توسعه همکاری در میان کشورها نظریه های مختلفی مطرح شده است. یکی از نظریه هایی که به این موضوع می پردازد‘ همگرایی منطقه ای است که اساساً از تجربه های جوامع اروپایی نشأت گرفته است. در پی موفقیت کشورهای اروپایی در توسعه روابط فنی و اقتصادی‘ بسیاری از کشورهای جهان سوم بهره گیری از آن را به عنوان یک استراتژی برای رشد مورد توجه قرار دادند. گروه بندیهای متعددی د ر میان این کشورها‘ بدون دستیابی به نتایج روشن در این زمینه‘ قابل بررسی است. در روند تحولات جوامع اروپایی و همکاریهای آنان‘ نظریه پردازان همگرایی منطقه ای در دیدگاههای خود تغییراتی را پذیرا شدند. آنها با ناکارآمد تلقی کردن نظام دولتهای ملی ایجاد یک نظام منطقه ای را مطرح کردند. نظریه پردازان در بررسی مسائل کشورهای در حال توسعه‘ دشواری جداسازی مسائل سیاسی و غیر سیاسی و یا به تعبییری سیاست عالی وسیاست ملایم را مورد توجه قرار دادند. تجارب کشورهای اروپایی در روند همگرایی سبب گردید این نظریه پردازان دردیدگاههای خود برای انطباق با واقعیتها تغییراتی بدهند.