صنایع نظامی در جهان سوم

نویسنده

چکیده

در اوایل دهه 1960‘ حدود 23 کشور درجهان سوم دارای امکانات تولید داخلی تسلیحات بودند و پس از گذشت 20 سال تعداد این کشورها به 54 رسید. به عبارت دیگر ‘ حدود نیمی از کشورهای درحال توسعه به سوی نظامی شدن بیشتر گام برداشتند . دربین این گروه‘ 42 کشور مهمات‘ 33 کشور کشتیهای جنگی ‘ 27 کشور سلاحهای کوچک ‘ 16 کشور هواپیمای جنگی ‘ 11 کشور خودروهای زرهی ‘ و 8 کشور موشک تولید می کنند. ارزش تولید تسلیحات در جنوب ‘ درسال 1950 معادل با 3/2 میلیون دلار بودکه تقریبا برابر با هزینه ساخت یک تانک اصلی رزمی در اواسط 1980 می باشد. در دهه 1950 ‘ تولید تسلیحات در جنوب بسیار محدود بود و فقط تعداد کمی از کشورهای درحال توسعه (مانند آرژانتین ومصر) ‘ وتاحدی هندوستان‘ کلمبیاوکره شمالی در این زمینه فعال بودند. در دوره زمانی 1984-1950‘ ارزش تسلیحات تولید شده درجنوب بالغ بر 6390 میلیون دلار گردید . شمار کشورهای جهان سوم که دارای توانایی تولید تسلیحات هستند‘ رو به افزایش گذارده است. نظری به جدول شماره 1 نمایان می سازد که سطح وابستگی صنایع نظامی جهان سوم به کمکهای خارجی تا حدی کاهش یافته است.
از دهه 1950 تا اوایل دهه1980 کشورهای هندوستان‘ اسراییل ‘ افریقای جنوبی‘ برزیل ‘ تایوان ‘ کره شمالی ‘ آرژانتین ‘ کره جنوبی ‘ مصر واعضای آسه آن‘ به ترتیب دارای مهمترین صنایع نظامی جنوب بودند. جالب توجه است که به وجوه مشترکی که بین آنان مشاهده می شود‘ اشاره کنیم . این شباهتها ی آشکار عبارتنداز:
الف) در این دوره زمانی ‘ تحت تحریم تسلیحاتی بین المللی (مانند افریقای جنوبی) ‘ یا جمعی (ماننداسراییل) و یا یک جانبه (مانند هندوستان) واقع شده اند.
ب) درگیر جنگ یا اختلافهای دیرینه با همسایگان خود و یا قدرتهای بزرگ بوده اند.
ج) در گیر مسابقه تسلیحاتی برای رسیدن به هدف تفوق نظامی بر رقیب منطقه ای خود بوده اند.
د) د ارای روابط نزدیک سیاسی – نظامی با قدرتهای بزرگ بوده ‘ از پشتیبانی آنها برخوردار شده و دریافت کننده عمده کمکهای اقتصادی و نظامی خارجی بوده اند.
ة) درمقایسه با سایرکشورهای جهان سوم‘ ازامکانات مالی و اقتصادی (منابع طبیعی و نیروی انسانی) بیشتری برخوردار بوده اند.
ز) در طول تاریخ سیاسی خود مکرر تحت کنترل رژیمهای نظامی (آرژانتین ‘ برزیل ‘ مصر ) و یاشبه نظامی (اسرائیل ‘ کره شمالی) قرار گرفته اند. به عبارتی دیگر‘ نظامیان در تصمیم گیریهای سیاسی آنها نقش مهمی را بازی کرده اند. یکی از دلایل توجه دولت اسراییل به گسترش تولیدات نظامی و افزایش صادرات اسلحة‘ این است که بسیاری از نخبگان سیاسی اسراییل را نظامیان حرفه ای این کشور تشکیل میدهند . افسران عالی رتبه نیروهای مسلح ‘ پستهای رده بالای مدیریت موساد‘ پلیس مرزی ‘ گارد کشوری‘ اداره فرودگاهها‘ وزارت کشور و سایر اداره های دولتی را به عهده دارند. ژنرالهای اسرائیلی به مقام ریاست صنایع نظامی گوناگون (چه دولتی و چه غیر دولتی) رسیده و در نتیجه صنایع غیر نظامی نیز به سمت تولیدات نظامی سوق داده شده اند. یک سوم از تمام ژنرالهای بازنشسته به مقامهای سیاسی رسیده‘ و از 1967 به بعد تعداد قابل توجهی از اعضای کابینه و نمایندگان پارلمان را نظامیان سابق اسراییلی تشکیل داده اند. پیش از 1967‘ وزرای دفاع غیر نظامی بودند‘ ولی از آن به بعد چهار نظامی ارشد (موشه دایان‘ ازروایزمن‘ آریل شارون و اسحاق رابین) ‘ به وزارت دفاع منصوب شده اند.