با رواج نحله های هرمنوتیک یا تفسیری به ویژه سیاسی شدن رویگرد مذاهب از جمله اسلام در جهان معاصر موضوع مخاطب و منشا و نیت اولیه متون بحث روز شد و به تبع آن تحولات زیادی در مسایل شناخت شناسی و هستی شناسی به وجود آمد بر اساس آنچه علوم تفسیری به ما ارائه می نماید تحول در مفاهیم واژه ها مسلم و دایمی است و پدیدارها با تحول مفاهیم در ارتباطی ژله ای و تنگاتنگ هستند سیر تطور مفاهیم کندتر از سیر تطور مصادیق می باشد واژه ها بار علمی گرفتن به مفاهیم تبدیل می گردند مفهموم دولت به عنوان بنیادی ترین حجیم ترین و مورد توجه ترین مفهموم در بررسی های اندیشه سیاسی بستگی فراوانی با تحول در نهادها و مناسبات قدرت دارد از همین رو آن رو آنچه مردم جوامع امروزی از مفهموم دولت می یابند با گذشته ها تفاوت چشمگیری دارد مشروعیت حدود و کارکردهای دولت همگام با نوآوری های علمی و اجتماعی متحول می شوند و به تبع آن مفهوم واژه دولت نیز تحول می پذیرد شناخت تحول در این دال و مدلول نیازمند مطالعات عمیقی در حوزه معرفت شناسی و اندیشیه سیاسی است مقاله حاضر کوششی در این راستا است .