شمول گرایی اخلاقی و ویژه نگری جماعتی

نویسنده

چکیده

طی سه دهه گذشته برخی از فیلسوفان اخلاقی جدید موسوم به جماعت گرایان با احیا اخلاق فضیلت مدار ارسطویی دیدگاه های اخلاقی وسیاسی لیبرالیسم فایده گرا و نوکانتی را مورد شدیدترین انتقادات قرار داده اند این آموزه با تاکید بر اهمیت روان شناختی اخلاقی و سیاست وابستگی به جوامع بر این باور است که داوری ها و استدلال های اخلاقی باید از متن سنت ها و برداشتهای فرهنگ نشات گیرد دراین نوشتار نشان خواهیم داد که این اندیشه با تعهد همزمان به دو مفهموم اخلاق فضیلت مدار و هویت های جماعتی دچار تناقض گردیده است زیرا مفهوم نخست اولاً با ارجاعی که در این اندیشه به عینیت گرایی اسطویی در حوزه اخلاق داده می شود ثانیاً دفاعی که توسط حامیان آن جهت رهایی از اتهام نسبی گرایی صورت میگیرد بالمالال ناچاراست به گونه ای شمول گرایی اخلاقی –ول در مفاهیم کم مایه اخلاقی – برگشت داده می شود در حالی که مفهوم دوم یعنی هویت های جماعتی پیامد ویژه نگری اخلاقی است .