جغرافیا و سیاست در فرایندی نوین نگاهی به برخی مفاهیم در جغرافیای سیاسی و ژئوپولیتیک

نویسنده

چکیده

این مقاله تلاش دارد که با توجه به فزونی گرفتن ناگهانی نوشته های جغرافیای سیاسی و ژئوپولیتیک در ایران و اهمیت فزونی گیرنده انتقال درست مفاهیم جغرافیای سیاسی و ژئوپولیتیک در محیط دانشگاهی ایرانی‘ پاره ای ا زمفاهیم در این مقوله را مورد بحث و بررسی قرار دهد. در این برخورد تلاش شده است تا با بررسی برخی از مفاهیم مطرح در جغرافیای سیاسی و ژئوپولیتیک کنونی‘ تعاریف کوتاهی از هر یک از این مفاهیم به دست داده شود و با روشن ساختن دامنه بحث هر یک‘ از تداخل و ابهام در برخورد با این مفاهیم جلوگیری شود. مفاهیمی که مورد بررسی هستند به قرارزیرند: کشور‘ حکومت‘ دولت‘ مرز و بوم یا سرزمین ‘ دموکراسی و انتخابات‘ امت و ملت و هویتع ناسیونالیزم و پاتر یاتیزم و منافع ملی ‘ قدرت‘ امنیت‘ علت و بودی‘ نظام جهانی و نظام بین المللی ‘ گروهبندی منطقه ای و همگرایی منطقه ای ‘ امپریالیزم غیر رسمی ‘ جهان گرایی یا جهانی شدن‘ و نظریه هایی چون برخورد تمدن ها و پایان گرفتنن تاریخ و نظام نوین جهانی. با این بررسی‘ مقاله یاری دادن به پیگیری هوشیارانه نقش آفرینی مکانیزم جغرافیای سیاسی در داخل ایران و در منطقه و چگونگی ها در نظام جهانی و منطقه ای را هدف قرار می دهد. به گفته دیگر ‘ هدف مورد نظر مقاله یاری دادن به چیره ساختن مطالعات ایرانی جغرافیای سیاسی و ژئوپولیتیک است بر اندیشه های وارداتی و مفهوم پردازی های بیگانه با منافع ملی ایرانی تا ایرانیان بتوانند آسانتر توانمندیهای سیاسی‘ اقتصادی‘ استراتژیک و استعدادهای محیطی خود را از ژرفای موقعیت و زمینه های جغرافیای ایران بیرون کشیده و جغرافیای کشور را‘ در عمل‘ به «قدرت» تبدیل کنند.