موج گسترده ملی گرایی افراطی ناشی از تحول نظام بین المللی در پایان جنگ سرد‘ اروپای شرقی و به ویژه یوگسلاوی را به کام جنگی خونین کشاند. بحران بالکان زمینه مداخله اکثر بازیگران و سازمانها منطقه ای و به ویژه سازمان ملل متحد را فراهم آورد؛ مسکو از این جنگ برای احیای نقش خود بهره جست؛ واشنگتن به منظور گسترش نفوذ خود در اروپا و محک زدن توانایی اتحادیه اروپا در بحرانهای منطقه ای‘ در نهایت‘ سررشته اموررا به دست گرفت و قرارداد «صلح دیتون» را به امضا رسانید. مسئله تجزیه یوگسلاوی و در پی آن فاجعه بوسنی هرزگوین از ابعاد مختلف قابل تعمق و بررسی است. زمینه بحث ما در این مقاله چگونگی برخورد شورای امنیت سازمان ملل متحد با بحران بوسنی هرزگوین‘ راه کارهای ارائه شده و نو آوریهای این ارگان در زمینه توسعه اختیارات نیروهای حافظ صلح در بالکان‘ ایجاد مناطق امن و منطقه ممنوعه پروازی ‘ همکاری نزدیک شوراو «ناتو» برای اجرای عملیات پاسداری از صلح و به طور کلی بررسی شیوه ها‘ راه کارها و میزان توانایی و قدرت این رکن بین المللی و عوامل تقویت کننده یا بازدارنده در مدیریت این بحران حاد و پیچیده بین المللی است